زبانحال امام حسن در شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها
چه میشد؟ گر مرا با غربت خود آشنا میکرد چه میشد سفرهاش گر، گل برای غنچه وا میکرد چرا میکرد دور از چار طفلش بستر خود را گل از چه خویش را از غنچههای خود جدا میکرد اگرازگریهاش همسایگان را شکوه بر لب بود دل شبها نمیزد پـلک و آنان را دعا میکرد به چشم خویشتن دیدم که بشکستند بازویش ولی مــادر مگر دامان حـیـدر را رها میکرد هم ازسینه هم از بازوش خون میرفت در آن روز ولیکن میدویــد و بــاز بــابـا را صدا میکرد نمـاز عشق نیّت کرد ما بین در و دیــوار ولی زان پس رکوع خود میان کوچهها میکرد مرا همراه می برد و به روی شانه ام دستش قــد دخـتــر، برای مـادرش کار عصا میکرد |